یه چند روزی دنبال یه چیزی میگردم که حرفهام رو بدون هیچ مِن مِنی بگم .
بعضی وقتها میشه ولی بعضی وقتها نمیشه ،حرفه اونجوری که باید نمیاد ،آخه حالا دکمه tvرو که فشار میدی ، یه حرفهایی میزنه که تصمیم میگیری ببینی ، فکر کنی وگاهی هم سکوت کنی .حرف زدن درباره جنگ و کشتن ، آواره کردن ،بی مادر و پدر کردن ، بی خواهر و برادر کردن کار ساده ای نیست گاهی وقتها دوست داشتم یه قدرتی داشتم که میشد باهاش انتقام این ظلم ها ، این هتک حرمتها رو گرفت . حالا غیر از دعا کردن ، انتظار اومدن منتقم واقعی رو کشیدن هیچ کار دیگه ای از ما بر نمیاد .
پس باید خیلی حواسمون به خودمون باشه که همیشه این دغدغه همراهمون باشه ، عوض نشیم ،عوضی نشیم .نایب اماممون رو تنها نذاریم.
درباره این سایت